مشهورترین اندیشه در هندسه را حدود دو هزار سال پیش فیثاغورس ارائه کرد او دانشمندی از اهالی یونان باستان بود که سر و وضعی بسیار ساده و ثروتی ناچیز داشت ولی صاحب تجربه های فراوان بود.فیثاغورس در جزیره ساموس در دریای اژه به دنیا آمد او به مصر بسیار سفر کرد و برای کسب دانش از بابل نیز دیدن کرد. در حدود 530 سال پیش از میلاد در کروتون - محلی یونانی نشین در جنوب ایتالیا- ساکن شد و شاگردان و طرفدارانی دور خود جمع کرد که به فیثاغورسیان معروف شدند.
فیثاغورس بر این باور بود که طبیعت جهان از قانونهای ریاضی پیروی می کند. وی از این قانونها در مویسقی استفاده کرد و متوجه شد که صدای سازهای زهی به ضریبهای درستی از طول زه این سازها بستگی دارد اگز زه به شکلی نگه داشته شود که قسمت مرتعش شونده نصف طول اولیه آن باشد صدای ایجاد شده یک اکتاو بالاتر خواهد بود. این یافته ها درباره قانونهای ریاضی مویسیقی یا هماهنگها امروزه هم اهمیت دارد.
فیثاغورس در اخترشناسی نیز نظم ریاضی را می دید او اعتقاد داشت که زمان گردش سیارات به دور خورشید متناسب با طول هماهنگ تارهای موسیقی است او فکر می کرد که حرکت سیارات سبب پیدایش صوتهای مویسقی می شود که او آنها را هماهنگ کره ها می نامید. اندیشه موسیقی سیاره ای دوامی نیافت ولی فیثاغورس به درستی دریافت که ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی یک جسم اند. این ستاره میان یونانی ها به افرودیت و در میان رومیها به ونوس شهرت داشت.
با وجود این فیثاغورس به دلیل کارهایی که در هندسه انجام داده مشهور است. او قضیه فیثاغورس را بنیان نهاد. بنابراین قضیه مربع طول وتر مثلث قائم الزاویه برابر است با مجموع مربعهای دو ضلع دیگر. مصریان از این واقعیت قبلا استفاده می کردند لیکن فیثاغورس تفاوت میان یک قاعده تجربی و نیز اثبات ریاضی قاطع را فهمیده بود.
ولی یک کشف ریاضی رابطه فیثاغورس با پیروانش را بر هم زد. انها اعتقاد داشتند اعداد طبیعی مانند( 1, 2 , 3 , 4 و شبیه انها) با نسبتهایی که از آنها به دست می آید( مانند 2/1 , 3/1 , 4/1 و شبیه آنها) برای تبیین همه ریاضیات و طبیعت کافی است انها همچنین دریافتند که قطر یک مربع را نمی توان به صورت نسبتی از دو عدد صحیح نشان داد و هیچ دو عدد کاملی یافت نمی شود که مربع یکی از آنها درست دو برابر مربع دیگری باشد. این کشف سبب گفتگویی در میان فیثاغورسیان شد . انها با موفقیت این کشف ها را برای چندید سال پنهان کردند.
با این اعتقادات مرموز فیثاغورسیان از نظر همسایگان خود افرادی عجیب و حتی بنیادستیز به حساب می آمدند و فعالیت های سیاسی آنها سر انجام سبب تبعید فیثاغورس شد. او به مگابونتوم که شهری یونانی در جنوب ایتالیا بود رفت و در همانجا درگذشت. اگرچه طرفداران فیثاغورس نظریات او را ثبت کردند و احتمالا چیزی بر آنها افزودند با این وجود هیچ یک از نوشته های او به جا نمانده است. :: موضوعات مرتبط: ریاضی هفتم , ریاضی پیشرفته , , :: برچسبها: فیثاغورس , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
ايزاك نيوتن در سال 1642 در انگلستان بدنيا آمد.پدرش دو ماه قبل از متولدشدنش درگذشته بود. زماني كه ايزاك 3 ساله بود مادرش دوباره ازدواج كرد،واو نزد مادربزرگش باقي ماند. او علاقه اي به مزرعه خانوادگي نداشت،به همين جهت او براي تحصيل به دانشگاه كمبريج فرستاده شد.
ايزاك تنها چند ماه بعد ازمرگ گاليله متولد شد،يكي از بزرگترين دانشمندان تمام قرن ها. گاليله ثابت كرده بود كه اين سياره ها هستند كه به دور خورشيد مي چرخند و نه بدور زمين،آن طور كه عموم مردم مي انديشيدند. ايزاك نيوتن به دستاوردها و اكتشافات گاليله و ديگران بسيار علاقمند بود. ايزاك فكر مي كرد كه عالم هستي مثل ماشيني عمل مي كند كه قوانين كم و ساده اي بر آن حاكم است.
و همانند گاليله بر اين انديشه بود كه رياضيات راهي ست براي اثبات و بيان اين قوانين.نيوتن يكي از بزرگترين دانشمندان دنيا بود چون هم ايده و انديشه هاي خود را حفظ كرده بود و هم از انديشه هاي ديگر دانشمندان بهره ميگرفت تا تصويري از بدست آوردكاركرد عالم. ايزاك نحوه كار جهان را با رياضيات مي داد،او قوانين حركت و جاذبه را فرمولبندي كرد.اين قوانين فرمولهاي رياضي هايي هستندكه حركت اشيا هنگامي كه بر آنها نيرويي وارد مي شود را توضيح ميدهند.
هنگامي كه ايزاك به عنوان پروفسور رياضيات در دانشگاه تدريس مي كرد،مشهورترين كتابش،را منتشر كرد. او 3 قانون مهم را در مورد حركت اشيا در اين كتاب آورده است. سپس او تئوري ها و نظراتش را در مورد جاذبه تشريح كرد.
جاذبه نيرويي است كه باعث مي شود اشيا به طرف زمين كشيده شوند. مثلا اگر مدادي از ميز به پايين سقوط كند بر روي كف اتاق مي افتد نه روي سقف.
ايزاك همچنين در اين كتابش از قوانينش استفاده كرد تا نشان دهد كه سيارات در يك مدار بيضوي شكل بدور خورشيد ميگردند نه مداري دايره اي نيوتن از سه قانون براي بيان حركت اجسام استفاده كرد. كه از آنها به قوانين نيوتن اسم برده ميشود.
قانون اول ميگويد كه جسمي كه نه كشيده شود و نه هل داده شود،همچنان باقي مي ماند ويا حركتش را برخط مستقيم با سرعت ثابت ادامه مي دهد.
فهميدن اين مطلب كه يك دوچرخه بدون اينكه كشيده شود ويا هل داده شود بدون حركت مي ماند ساده است،اما فهميدن اينكه جسمي بدون كمك به حركتش ادامه دهد مشكلتر به نظر مي رسد. دوباده به دوچرخه فكر كنيد، اگر كسي در هنگام دوچرخه راندن قبل از توقف دوچرخه ازآن پايين بپرد چه اتفاقي مي افتد؟ به حركتش ادامه ميدهد يا مي افتد.
تمايل يك جسم به بي حركت باقي ماندن ويا ادامه حركت در يك خط مستقيم با سرعت ثابت اينرسي خوانده ميشو د.
قانون دوم F=MA
نيرو = جرم شتاب بيان ميكند كه چگونه نيرويي بر جسمي عمل ميكند اگر شخصي سوار بر دوچرخه پدال آن را به جلو فشار دهد دوچرخه به سمت جلو ميرود،واگه شخصي دوچرخه را از پشت بگيرد و به جلو هل دهد شتاب دوچرخه افزايش مي يابد.اگر دوچرخه سوار ترمز را فشار بدهد از سرعتش بآرامي كم ميشود واگراو فرمان دوچرخه را به سمتي به گرداند،مسيرآن عوض خواهد شد.
قانون سوم مي گويداگر جسمي كشيده شود يا هل داده شود،همين جسم در مسيرمخالف به همان اندازه ميكشد و يا هل خواهد داد.
شخصي جعبه اي را بلند ميكند،براي اين كار نيرويي صرف كرده است جعبه سنگين است به اين دليل كه،همان مقدار نيرو را به دستهاي بلندكننده وارد ميكند. اين وزن از طريق پاهاي فرد به زمين منتقل ميشود،زمين هم به همان اندازه به پاهاي فرد نيرويي به سمت بالا وارد مي كند. اگر زمين نيروي كمي را به شخص وارد كند،شخص بلندكننده مي افتد. و اگر كف زمين نيروي زيادي وارد كند شخص به پرواز در خواهدآمد.
بيشتر مردم وقتي به نيوتن فكر ميكنند،اون رو زير يك درخت سيب در حال افتادن سيب مي بينند.زماني كه نيوتن سيب راهنگام افتادن ديد به فكر حركت خاصي افتادـجاذبه. نيوتن فهميد كه جاذبه نيروي جذب كننده اي ست بين دو جسم. او همچنين دانست كه اجسام با جرم بيشتر نيروي جاذبه بيشتري را اعمال مي كنند،يا به بيان ديگري اجسام كوچكتر را به سمت خود مي كشند.اين همان دليلي است كه سيب به خاطر آن به سمت زمين مي افتدبه جاي رفتن به هوا،واينكه چرا مردم در آسمان شناور نيستند ايزاك در مورد جاذبه وسيب انديشيد. او فكر مي كرد كه ممكن است جاذبه به زمين واشياي بر روي آن محدود نشود چه مي شوداگر جاذبه در ماه واطراف آن وجود داشته باشد؟ ايزاك نيرويي كه لازم بود تا ماه به دور زمين بگردد را محاسبه كرد.وسپس با نيرويي كه موجب افتادن سيب شده بود،مقايسه كرد.بعد از پذيرفتن اين واقعيت كه ماه بسيار از زمين دور است،و جرم بسيار بيشتري دارد،او متوجه شدكه نيروها مساوي است.ماه توسط نيروي جاذبه زمين به دور مدار زمين نگه داشته شده است محاسبات نيوتن درك مردم از عالم را تغيير داد.كسي تا آن زمان نمي توانست بگويد كه چرا سيارات در مداراتشان مانده اند؟. چه چيزي آنها را نگه داشته است؟ پنحاه سال قبل از اينكه نيوتن متولد شود تصور مردم براين بود كه سياره ها توسط سپرهاي نامرئي نگه داشته شده است. ايزاك ثابت كردكه آنها توسط جاذبه خورشيد نگه داشته شده اند.همچنين او نشان داد كه نيروي جاذبه به فاصله و جرم دو جسم بستگي دارد او اولين كسي نبود كه فهميد مدار سيارات حلقوي نمي باشد،بلكه بيشتر بيضوي شكل هستند. :: موضوعات مرتبط: فیزیک , , :: برچسبها: نیوتن , ایزاک نیوتن , نیوتون , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
کوتاه ترین توصیف درباره ی او : بزرگ ترین ریاضی دان آلمانی است، و به عنوان یکی از برترین ریاضی دانان همه دوران شناخته شده است، و شاید بتوان گفت که برترین آنهاست.
روزگار کودکی گاوس، این ریاضی دان آلمانی، در خانواده ای محروم، در شهر برانشوایگ زاده شد. گفته می شود که هوش سرشار او زمانی آشکار شد که در سه سالگی اشتباهی را که پدرش در محاسبه ی دارایی ها، بر روی کاغذ، انجام داده بود در ذهنش درست کرد. داستان دیگری که درباره ی هوش بسیار او گفته می شود آن است که آموزگارش، در دبستان، برای سرگرم کردن شاگردان به آنان گفت شماره های 1 تا 100 را با هم جمع کنند؛ گاوس خردسال پاسخ درست را در چند ثانیه با به کارگیری یک بینش ریاضیاتی چشمگیر به دست آورد. رهیافتی که او به کار بست چنین بود: او دانست که با جمع کردن دو به دوی عبارت ها از دو سر فهرست شماره ها پاسخ هر یک از این جمع ها برابر خواهد شد: 1+100=101, 2+99=101, 3+98=101, ... برای جمع کل هم خواهیم داشت: 50*101=5050
میانسالی گاوس در پایان نامه ی سال 1799 خود اثباتی بر قضیه ی بنیادین جبر ارائه کرد. این قضیه ی مهم می گوید که "هر چندجمله ای درجه ی n، با به شمار آوردن ریشه های تکراری، دارای n جواب است". آوازه ی او با انتشار Disquisitiones Arithmeticae (مقاله های حساب) در 25 سالگیش بسیار افزایش یافت. در سال 1807 به استادی رصدخانه و دانشگاه "گوتینگن" دست یافت و تا پایان زندگیش این سِمت را در دست داشت. مقاله ی "نظریه ی حرکت اجرام آسمانیِ در حال حرکت در مقاطعی مخروطی پیرامون خورشید" را در سال 1809، در هامبورگ، منتشر کرد؛ مقاله ای که انگیزشی قوی را برای روش های درست مشاهده های اخترشناسی به دست داد. مقاله های اخترشناسی، مشاهده ها، محاسبه های مدار سیاره ها و ستاره های دنباله دار و ... او همچنانکه بیشمارند بسیار ارزشمند نیز هستند. توانمندی مغز گاوس در محاسبه بسیار شگفت انگیز بود. مشهور است هنگامی که از او پرسیدند چگونه می تواند مسیر حرکت سیارک سِرِس را با این دقت پیشگویی کند، او پاسخ داد "لگاریتم ها را به کار می برم". پرسشگر خواست بداند که او چگونه شمار بسیاری از عددها را می تواند از جدول ها چنین سریع ببیند و بخواند. گاوس پاسخ داد " به آن ها نگاه کنم؟ چه کسی نیاز دارد به آن ها نگاه کند؟ من آن ها در در ذهنم محاسبه می کنم"! گاوس ادعا کرد که امکان هندسه ی نااقلیدسی را کشف کرده است ولی هرگز آن را منتشر ننمود. این یافته ی او یک جهش کلیدی در دانش ریاضی بود چنانکه ریاضیدانان را از این باور نادرست که اصل های اقلیدسی تنها راه پایداری هندسه هستند رهانید. پژوهش در این دامنه از هندسه، ما را به سوی نظریه ی نسبیت عمومی آینِشتاین راه می نمایاند، نظریه ای که جهان را بر پایه ی هندسه ی نااقلیدسی شرح می دهد. او تلاش خود را در زمینه ی "نظریه ی اعداد" و موضوع های تحلیلی دیگر پی گرفت و مقاله های بسیاری را برای Königliche Gesellschaft der Wissenschaften (انجمن پادشاهی علوم) در گوتینگن فرستاد.
کهنسالی، مرگ و پس از آن نخستین مقاله ی او در زمینه ی الکترومغناطیس در سال 1833 میلادی چاپ شد. پس از زمانی کوتاه، تا مدت ها با Wilhelm Weber، فیزیکدان نامدار، برای ساخت دستگاه نوین مشاهده ی مغناطیس زمین و دگرگونی های آن، در ارتباط بود. ابزارهایی که آنان ساختند "دستگاه انحراف مغناطیسی" و "مغناطیس سنج bifilar" بود. با یاری وبر، در سال 1833 در گوتنگین، یک رصدخانه ی مغناطیس که در ساختارش هیچ قطعه ی آهنی نبود ساخت و در آن مشاهده های مغناطیسی را انجام داد؛ و از همین رصدخانه سیگنال های تلگرافی را به شهرک های پیرامون فرستاد و بدین گونه عملی بودن تلگراف الکترومغناطیسی را نشان داد. افزون بر این ها، او یک انجمن با نام Magnetischer Verein (انجمن مغناطیسی) را بنیاد نهاد که در نوع خود در آلمان برای نخستین بار بوده است. او یک روش اندازه گیری شدت میدان مغناطیسی افقی را گسترش داد که در نیمه ی دوم سده ی بیستم به کار می رفته است و نظریه ی ریاضی برای جداسازی منابع درونی (هسته و پوسته) و بیرونی (مغناطیس-سپهر) میدان مغناطیسی زمین را حل کرد. مقاله های Resultate aus den Beobachtungen des magnetischen Vereins (نتایج انجمن های مشاهده های مغناطیسی) از سال 1836 تا 1839 منتشر شدند که، در این میان، در سال های 1838 و 1839 دو مقاله ی بسیار ارزشمند گاوس منشر شد: Allgemeine Theorie des Erdmagnetismus (نیروی مغناطیسی کلی زمین) و Allgemeine Lehrsatz (قضیه ی عمومی) که درباره ی نظریه ی "نیروهای ربایشی مطابق با معکوس توان دوم فاصله" است. ابزار ها و روش هایی که بدین گونه منسوب به اوست در مشاهده های مغناطیسی در سراسر جهان به کار گرفته می شوند. از دیگر کارهای او همکاری در اندازه گیری های "هانوفری- دانمارکی" درباره ی عملیات مثلثاتی و کمانی بود (1821 - 1848)؛ همچنین دو مقاله را با عنوان Über Gegenstände der höheren Geodäsie (درباره ی موضوع برترین نقشه برداری) در سال های 1843 و 1846 منتشر کرد و نیز چندین و چند مقاله ی دیگر. گاوس در زمینه های گوناگون ریاضی اعم از جبر، هندسه، و حساب دیفرانسیل و انتگرال نوآفرینی های بنیادین بسیاری را ارایه کرده است. گاوس چنین باور داشت که ریاضی باید بازتابی از جهان واقع باشد؛ با این باور، نوآفرینی های او نقشی بنیادین در پیشبرد دانش ریاضی داشته است. گاوس در ادبیات بسیار چیره دست بود و نیز زبان های مهم اروپایی نوین را به خوبی می دانست. او همچنین هموَند "انجمن دانش های پیشرو در اروپا" بود. او در 23 فوریه ی 1855 در گوتینگن درگذشت. جشن صد سالگی او در سال 1877 در زادگاهش برانشوایگ برگزار شد. کارها و پژوهش های گاوس از سوی "انجمن پادشاهی علوم" گوتینگن در سال های 1863 تا 1871 در هفت جلد گردآوری شد که نویسنده ی آن ها E. J. Schering بوده است؛ نام آن کتاب ها از این قرارند: 1. مقاله های حساب (Disquisitiones Arithmeticae) 2. نظریه ی اعداد 3. تحلیل ریاضی 4. هندسه و روش کم ترین مجذورات 5. فیزیک ریاضیاتی (Mathematical Physics) 6. اخترشناسی 7. نظریه ی حرکت اجرام آسمانی بیشتر نوشتارهای ریاضی محض او در جلدهای دوم و سوم و چهارم جای دارند (که باید "ربایش"را که در جلد پنجم است به این ها بیفزاییم). بعدها چند جلد دیگر هم افزون بر این ها چاپ شد: Funamente der Geometrie usw (بنیاد هندسه ) (1900) و Geodatische Nachträge zu Band IV (1903) که آن ها افزون بر آن که دربردارنده ی کارهای گوناگون، مقاله ها، نقدها و یادداشت هایی درباره ی نوشته های خودش و نیز نوشته های دیگران در Göttingen gelehrte Anzeigen (اسناد دانش آموختگان گوتینگن) بود، مقدار چشمگیری از موضوع ها و نوشتارهای چاپ نشده ی پیشین را نیز دربرداشت، Nachlass (دارایی شخص مرده).
زندگی خانوادگی زندگی شخصی گاوس در سایه ی مرگ زودهنگام نخستین همسرش، Johanna Osthoff، در سال 1809 میلادی و در پی آن مرگ پسر یک ساله اش لوییس، در سال 1810، تاریک شده بود. این رویدادها گاوس را به چنان افسردگی فرو برد که هرگز نتوانست از آن رهایی یابد. او با یکی از دوستان همسرش که Friederica Wilhelmine Waldeck (Minna) نام داشت ازدواج کرد، ولی این ازدواج دوم هم چندان فرخنده نبود. هنگامی که همسر دومش در سال 1831 میلادی، پس از یک بیماری طولانی، درگذشت یکی از دخترانش، Therese، نگهداری خانه و پرستاری از گاوس را تا پایان زندگی او پذیرفت. گاوس شش فرزند داشت، سه فرزند از هر یک از همسرانش. از یوآنا : Joseph (1806-1873)، Wilhelmina (1808-1846) و Louis (1809-1810). از میان همه ی فرزندان، ویلهلمینا را می توان وارث تمام و کمال هوش گاوس دانست ولی مرگ او در جوانی روی داد. از مینا والدک: Eugene (1811-1896)، Wilhelm (1813-1879) و Therese (1816-1864). اویگِنه پس از کشمکشی که با پدرش داشت در سال 1832 میلادی به آمریکا مهاجرت کرد. ویلهلم هم به کشاورزی پرداخت و پس از آن یک بازرگان موفق کفش شد. ترزه هم ازدواج کرد و تا پایان زندگی گاوس از او پرستاری کرد. منش و شخصیت گاوس به کمال در اخلاق و انسانیت باور داشت و نیز بسیار کوشا بود. او بسیار کم به نشر کارهایش می پرداخت چرا که از انتشار کارهایی که رسیدگی و ویرایش نشده اند سر باز می زد، که این هم هماهنگ با شعار "کم ولی پربار" اوست. پس از خواندن دفترچه یادداشت او آشکار شد که در واقع چندین و چند مفهوم ریاضی بسیار با ارزش را سال ها و یا حتی چند دهه پیش از آن که از سوی معاصران او منتشر شود یافته است. تاریخ نویس نامدار ریاضی، Eric Temple Bell، برآورد کرد که اگر گاوس همه ی آنچه را که می دانست آشکار می کرد دانش ریاضی 50 سال پیش می افتاد. (Bell, 1937) از سوی دیگر، گاوس را از آنجا که از ریاضیدانان جوانی که خواهان پیروی از او بودند پشتیبانی نمی کرد نکوهش می کنند. او بسیار کم، و شاید هرگز، با ریاضیدان دیگری همکاری نکرد. گرچه گاوس چند دانشجو را پذیرفت ولی همه بیزاری او از تدریس را می دانستند (گفته شده است که او تنها در یک سخنرانی علمی حضور داشت، که در سال 1828 میلادی در برلین برگزار شد). به هر روی، چندین تن از دانشجویان او ریاضیدانانی نامدار شدند کهRichard Dedekind ، Bernhard Riemann، و Friedrich Bessel از آن دسته بودند. پیش از مرگ Sophie Germain، گاوس اعطای مدرک افتخاری به ژرمااین را پیشنهاد داد.
:: موضوعات مرتبط: ریاضی هفتم , ریاضی پیشرفته , , :: برچسبها: گاوس , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر كوری در انجام آزمایشهای عملی اش درباره الكتریسیته كمك می كرد زمانی كه او در سال 1895 در انباری چوبی كوچك كه آزمایشگاه او بود شروع به كار كرد نه او و نه هیچ كس دیگر چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی دانست این عنصر هنوز كشف نشده بود البته یكی از همكاران پژوهشگر پاریسی فیزیكدان فرانسوی «هانری بكرل» در آن زمان تشخیص داده بود كه عنصر شیمیایی اورانیوم پرتوهایی اسراسر آمیز نامرئی از خود می افشاند او به طور اتفاقی یك قطعه كوچك از فلز اورانیوم را بر روی یك صفحه فیلم نور ندیده كه در كاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود صبح روز بعد مشاهده كرد كه صفحه فیلم درست مثل این كه نور دیده باشد سیاه شده است بدیهی بود كه عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع كرده بود كه از كاغذ سیاه گذشته و برصفحه فیلم اثر كرده بود. بكرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی موسوم به (Pitch-blende) كه سنگی سخت و سیاه قیرگون است كه از آن اورانیوم به دست می آید- تكرار كرد این بار اثری كه سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود حتی از دفعه قبلی هم قوی تر بود بنابراین می بایست به غیر از عنصر اورانیوم یك عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود می داشت او فرضیه خود را با خانواده كوری كه با او دوست بودند مطرح كرد آنها نیز این راز را هیجان انگیز یافتند این چه پرتوهای نادری بودند كه در اشیایی كه پرتوهای نوری معمولی از آنها عبور نمی كرد نفوذ می كردند و از میان آنها می گذشتند؟ در آن زمان پیر كوری در مدرسه فیزیك تدریس می كرد ولی او تمام وقت آزاد خود را به كار می برد تا به همسرش در آزمایشهایی كه انجام می داد كمك كند رئیس مدرسه فیزیك یك انباری مضروبه كنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت این انبار فضایی بود كه آنها می توانستند بدون هزینه ای دریافت كنند و بنابراین آن را قبول كردند قدم بعدی این بود كه سنگ معدنی سیاه را تهیه كنند. اگر می خواستند اقدام به خرید آن كنند خیلی گران تمام می شد آنها به طوركلی اندگی اطلاع یافتند كه دولت اتریش هزاران كیلو از این سنگها دارد كه چون اورانیومش را جدا كرده اند آنها را بی ارزش می دانند چون خانواده كوری دنبال اورانیوم نبودند بلكه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می كردند این زباله ها را درست همان چیزی یافتند كه به آن نیاز داشتند ماری و پیر كوری این توده های كثیف را با بیل درون دیگهای بزرگی می ریختند آنها را با مواد شیمیایی مخلوط می كردند و بر روی یك اجاق قدیمی چدنی حرارت می دادند. دود سیاه، خفه كننده و بدبوی غلیظی كه از دیگها برمی خواست نفس آنها را تقریباً بند می آورد و اشك چشمانشان را سرازیر می كرد. (با مراجعه به یادداشتهای قطور آزمایشگاهی ماری و پیكر كوری معلوم می شود كه آن دو نفر از شانزدهم دسامبر 1897 به مطالعه در باره پرتو بكرل یا پرتو اورانیوم پرداختند در آغاز ماری فقط به این كار مشغول شد ولی از پنجم فوریه سال 1898 پیر هم به او ملحق شد پیر به اندازه گیری ها و بررسی نتایج پرداخت آن دو نفر عمدتاً شدت پرتوهای كانی ها و نمكهای مختلف اورانیوم و اورانیوم فلزی را اندازه گیری می كردند در نتیجه تجربه های زیاد آنها این بود كه تركیبات اورانیوم كمترین رادیواكتیویته را داشتند. رادیواكتیویته اورانیوم فلزی از آنها بیشتر بود و كانی اورانیوم كه معروف به پشبلند بود بیشترین رادیواكتیویته را داشت این نتایج نشان می داد كه احتمالاً پشبلند محتوی عنصری است كه رادیواكتیویته اش خیلی بیشتر از رادیواكتیویته اورانیوم است در دوازدهم آوریل 1898 كوری ها نظریه خود را به آكادمی علوم پاریس گزارش كردند در چهاردهم آوریل كوریها با همكاری لمون شیمیدان فرانسوی به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. نتیجه گرانبهای این كار پرزحمت و طاقت فرسا تنها چند قطره ازماده ای بود كه آنها این ماده را در لوله های آزمایشگاهی نگهداری می كردند بر اثر این كارهای طاقت فرسا در نخستین زمستان ماری كوری دچار نوعی عفوت و التهاب ریوی شد تمام فصل را مریض بود ولی پس ازبهبودی كار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت سال پس از آن نخستین دخترش به نام ایرنه متولد شد پیر و ماری كوری در ماه جولای (مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند كه سنگ معدن (Pitch-blende) به غیر از عنصر اورانیوم دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد نخستین عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری كوری كه لهستان (Poland) بوده است،پولونیوم (Polonium) نامیدند و دومین عنصر را كه اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند كه از واژه لاتین radius به معنی پرتو الهام می گرفت. در بیست و ششم دسامبر سال 1898 (پنجم دی ماه 1277) اعضای آكادمی علوم پاریس گزارشی تحت عنوان «درباره ماده شدیداً رادیواكتیوی كه در پشبلند وجود دارد» آگاه شدند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیواكتیو طبیعی تقریباً به فوریت ثابت كرد كه این عنصر مناسبترین عنصر رادیواكتیو برای بسیاری كارهاست به زودی معلوم شد كه نیمه عمر رادیوم نسبتاً زیاد است (1600 سال) كشف رادیوم یكی از پیروزیهای بنیادی علم است بررسی های انجام شده روی رادیوم موجب دگرگونی های اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد خانواده كوری به همراه بكرل به خاطر كشفی كه پس از آن همه كارطاقت فرسا به آن نائل شدند در سال 1903 جایزه نوبل (فیزیك) را از آن خود كردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را كه برای كارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت كنند.
پیر كوری در سال 1906 در 47 سالگی به علت تصادف با اتومبیل درگذشت مادام كوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید در این هنگام استاد سوربون و عضو آكادمی طب شد و در سال1911 برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد (ماری كوری به غیر از لینوس پاولینگ (برنده جایزه نوبل در شیمی در سال 1954، برنده جایزه صلح نوبل در سال 1962) تنها انسانی است كه دوباره این جایزه ارزشمند را از آن خود كرده است.) مادام كوری در چهارم ژوئیه 1934 یعنی بیست و هشت سال بعد از مرگ شوهرش و در سن 67 سالگی درگذشت.
:: موضوعات مرتبط: شیمی , , :: برچسبها: ماری کوری , کوری , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
رابرت كُخ باكتري شناس و پزشك برجسته آلماني
رابرت كُخ باكتري شناس و پزشك برجسته آلماني در 11 دسامبر 1843م در شهر هارتْزْ آلمان به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود در رشته پزشكي، مطالعات و تحقيقات گستردهاي را درباره علل برخي از بيماريها همچون وبا، سل و سياه زخم آغاز كرد.
رابرت كُخ بدون شك بعد از لويي پاستور كاشف پنيسيلين، بزرگترين ميكروب شناس دنيا است و خدمات ارزنده او در راه بسط علم، هيچگاه از يادها نخواهد رفت.
به تدريج كخ در اثر فعاليت زياد و ناراحتيهاي ناشي از آن مريض و ضعيف گرديد، تا اينكه كاشف سل كه خود نجات دهنده جان ميليونها انسان بود در 27 مه 1910م در 67 سالگي بر اثر مرض سل درگذشت. :: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , , :: برچسبها: کخ , رابرت کخ , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes و رازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت . نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes و رازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسروده است. بعدها به کار زرگری مشغول شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیز بو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. . در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم عصر و پس از خود قرار گرفت. همچنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به وسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است. رازی با وجود آنکه به خدا و ماوراء الطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت و در دو کتاب «فیالنبوات» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداخته است. «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیان آور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمینها شک داشت.» این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد و نادان و غافل خواندند و آثار او را رد کردند.
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کردهاند: ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است. ابوزیذ بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است. ابوالعباس محمد بن نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماترلیسیم) یا گیتیشناسی بوده است.
رازی، پزشک و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد کردهاند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن ندیم از قول رازی گفته است: «روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند را فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند.»
رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تأسیس کرده که آن را میتوان مکتب کیمیای تجربی و علمی نامید. ژولیوس روسکا دانشمند برجستهای که در شناسایی کیمیا (شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته، رازی را پدر شیمی علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این لقب را به دانشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند. به هر حال آنچه مسلم است تأثیر فرهنگ ایرانی دوران ساسانی در پیشرفت علوم دوران اسلامی و از جمله کیمیاست که در نتیجه موجب پیشرفت علم شیمی امروزه شده است.
در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی، نکتهای که از نظر محققان و مورخان علم، ثابت گشته، نگرش «ذره یابی» یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییرپذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است. به تعبیر تاریخی زکریا، «کیمیا» ارسطویی بوده است و «شیمی» دموکریتی است. به عبارت دیگر، شیمی علمی رازی، مرهون نگرش ذرهگرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم «فیزیک» به کار بست و بسط داد.
در اروپا فرضیه اتمی را «دانیل سرت» در سال 1619 از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها «روبرت بویل» آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با دیدگاههای کیمیاگران قدیم تفاوت آشکار دارد نباید گذشت که از زمان فیلسوفان کهن تا زمان او، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقاء و قدمت آن بوده است و با آن که نظریه رازی با مال بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات دانشمندان شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.
در شیمی رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز این ها را کشف کند. رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر خیام نیشابوری، بررسیها و پژوهشهای خود را از جمله در چگال سنجی زر و سیم مرهون دانش «رازی» هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبدشکافی، جانورشناسی، گیاه شناسی، کانیشناسی، زمین شناسی، هواشناسی و نورشناسی دست داشته است.
«اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.» رازی :: موضوعات مرتبط: شیمی , , :: برچسبها: زکریای رازی , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
:: موضوعات مرتبط: ریاضی پیشرفته , , :: برچسبها: اعداد اول , , نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
خب قبلا درباره ی اجزای اصلی جمله ی اسمیه صحبت کردیم.حالا نوبت جمله ی فعلیه است.
اجزای اصلی جملات فعلیه:
1-نهاد فاعلی:کننده و انجام دهنده ی کار را نهاد فاعلی می گویند.(یعنی کسی که کاری را انجام می دهد نهاد فاعلی نامیده می شود.)
2-مفعول:به کسی یا چیزی که در جمله کاری بر روی آن انجام می گیرد مفعول می گویند.مفعول معمولا همراه حرف«را»می آید .ژو در جواب دو سوال«چه چیزی را»و«چه کسی را»به دست می آید.
3-فعل خاص:قبلا در این مورد بحث شده است.
مثال:
محمّد شیشه های کلاس را پاک کرد.(جمله ی فعلیه)
نهادفاعلی مفعول فعل خاص
نکته ی 1:در این جمله«محمّد»کار پاک کردن شیشه های کلاس را انجام می دهد پس محمّد«نهاد فاعلی»است.
نکته ی 2:در این جمله کار پاک کردن بر روی شیشه انجام گرفته است پس شیشه نقش«مفعول»را دارد.
:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , , :: برچسبها: جمله ی فعلیه , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
طاهره ایبد:در سال 1342 در شیراز متولد شد.دارای مدرک فوق دیپلم در رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی است وی همسر بیوک ملکی نویسنده معاصر است مهمترین آثار: 1باغچه ی توی گلدان 2-خانواده آقای چرخشی 3-به هوای گل سرخ- :: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , , :: برچسبها: طاهره ایبد , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه و والایی برخوردار بوده و محور بسیاری از تصمیم گیری ها، قانونگذاری ها، برنامه ریزی ها است و چراغ هدایت دولت و ملت را به دست دارد. مجلس پایگاه اساسی نظام و مردم و مایه حضور و مشارکت واقعی مردم در تصمیم گیری ها و مظهر اراده ملی است. با توجه به نقش مؤثر و مهم مجلس در نظام کشور، وظایف عمده مجلس در دو بخش خلاصه می گردد: الف- قانونگذاری ب – نظارت حال جهت اطلاع و آگاهی از جایگاه مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی و همچنین نحوه اداره مجلس بر اساس آیین نامه داخلی و آشنایی با بخش های مختلف مجلس شورای اسلامی که مسئولیت ارتباط با مردم را به اشکال مختلف به عهده دارند به طور خلاصه اطلاعاتی ارایه می گردد. بدیهی است محققین و صاحب نظران می توانند با مراجعه به قانون اساسی – آیین نامه داخلی مجلس – مشروح مذاکرات مجلس و همچنین انتشارات مجلس شورای اسلامی اطلاعات کاملتری را نسبت به مجلس شورای اسلامی کسب نمایند. - مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رای مخفی انتخاب می شوند تشکیل می گردد (اصل 62 قانون اساسی) - دوره نمایندگی مجلس چهار سال است. (اصل 63 قانون اساسی) - عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتادنفر است . (قسمتی از اصل 64 قانون اساسی ) - زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می کنند. ( قسمتی از اصل 64 قانون اساسی) برای دیدن بقیه ی مطلب به ادامه ی مطلب بروید.
:: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر
اين سازمان بين المللي که با هدف تخفيف آلام انساني و حفظ و پيشرفت بهداشت عمومي تشکيل شد، بر اساس موافقتنامه ژنو در سال 1864 ميلادي و به خصوص به علت تلاش شخصي به نام ژن هنري دونان (Jean Henry) (Dunant) (صليب سرخ سوئيسي ) نام گرفت. (
)در سال 1862 ، دونان كتابخاطره اي از سولفرينو Solferino )را شرح داد و خواستار تشكيل جمعيت هاي امدادي داوطلب براي تسكين آلام اين گونه آسيب ديدگان از جنگ شد.
او چنين بيان داشت که:
آيا نبايد امكاناتي در زمان صلح و آرامش وجود داشته باشد و جمعيت هايي امدادي با داوطلباني ايثارگر و كاملاً صالح تشكيل شوند که هدف شان مراقبت از زخمي ها در زمان جنگ باشد؟
وي پيشنهاد كرد كه خدمت به زخمي هاي نظامي، فعاليتي بي طرف محسوب شود و انجمن ژنو امور عام المنفعه با علاقه ي وافر از پيشنهاد وي استقبال كرد. در نتيجه، يك كنفرانس بين المللي با شركت نمايندگان 16 كشور در ژنو تشكيل شد و موافقتنامه 1864 ميلادي براي بهبود وضع مجروحان جنگ، تدوين شد و به امضاي نمايندگان دوازده دولت از كشورهاي شركت كننده رسيد.
مواردي که در اين موافقتنامه پيش بيني شد، شامل موارد زير بود:
بي طرف شمردن متصديان خدمات پزشكي نيروهاي مسلح.-
رفتار انساني با زخمي ها.-
بي طرفي غير نظامياني كه داوطلبانه به كمك مجروحان جنگ مي شتابند.-
-علامتي بين المللي به منظور مشخص ساختن اعضا و وسايلي كه در اين راه به كار مي روند که بر اساس مليت دونان و به تقليد از پرچم سوئيس ، به شکل صليبي سرخ بر زمينه اي سفيد انتخاب شد.
در سال 1963 ميلادي، در 88 كشور جهان، جمعيت هاي ملي صليب سرخ پديد آمد.-
همچنين دو گروه بين المللي ديگر که مركز آنها نيز در ژنو بود، داير شد:
يكي (كميته بين المللي صليب سرخ) که در سال 1863 ميلادي تأسيس شد و از 25نفر از بزرگان سویس تشکيل شده بود كه هنگام جنگ به عنوان ميانجي بي طرف خدمت کند:
دوم (اتحاديه جميعت هاي صليب سرخ) بود که در سال 1919 ميلادي تاسيس شد و هدفش كمك هاي متقابل و همكاري و توسعه فعاليت هاي مربوطه در زمان صلح بود.
فعاليت صليب سرخ بين المللي از پايان جنگ جهاني دوم توسعه فراواني يافت.
هلال احمر
در سال 1876 ميلادي، دولت عثماني (ترکيه) به جاي استفاده از نشان صليب سرخ از معكوس رنگ هاي پرچم خود، يعني هلال ماه قرمز رنگ (هلال احمر) در زمينه سفيد براي جمعيت ملي خود استفاده كرد. از آن به بعد در كشورهاي اسلامي به جاي صليب سرخ، هلال احمر به عنوان نماد اين سازمان به كار گرفته شد.
جايگاه جمعيت هلال احمر از نظر عرف بين المللي نيز بسيار حائز اهميت است.
در حال حاضر صليب سرخ و هلال احمر بين المللي بزرگ ترين شبكه بشردوستانه غيرسياسي و امداد رساني جهاني را تشكيل مي دهد.
امروزه در سطح بين المللي يكي از معيارهاي سنجش ميزان فعاليت هاي بشردوستانه و غيرسياسي در هر كشور، وضعيت جمعيت ملي صليب سرخ و يا هلال احمر و عدم وابستگي و غيرسياسي بودن آن است.
كميته بين المللي صليب سرخ(ICRC ) كه مقر آن در ژنو( سوئيس) قرار دارد، سازماني است بي طرف، بي غرض و مستقل كه وظيفه منحصراً بشردوستانه آن عبارت است:
حفاظت از زندگي و كرامت قربانيان جنگ و نيز خشونت داخلي، و ياري رساندن به آن ها. فعاليت هاي كميته بين المللي بر پايه مقررات حقوق بشردوستانه استوار است و در موارد سياسي، ديني و عقيدتي بي طرف است.
از آن پس جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران به جمعيت (هلال احمر جمهوري اسلامي ايران) تغيير نام داد. برای دیدن بقیه به ادامه ی مطلب بروید. :: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , , :: برچسبها: صلیب سرخ , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بیمه قراردادی است که اشخاص با پرداخت وجهی تحت عنوان حق بیمه ،منعقد کنند که در صورتی که موضوع بیمه گذاشته به نحوی از انحاء در مخاطره افتد شرکت بیمه از عهده خسارت برآید. بیمه شامل موارد ذیل میشود: بیمه عمر، بیمه اعضاء بدن، بیمه حریق، بیمه سرقت و غیره. بیمه در سادهترین تعریف؛ روشی است برای انتقال ریسک. در تعریف ماده یک قانون بیمه ایران: بیمه عبارت است از قراردادی که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر(بیمه گذار) در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی را بپردازد. متعهد را بیمه گر، طرف تعهد را بیمه گذار و وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر میپردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه میشود موضوع بیمه نامند. این تعريف بيمه را صرفاً عقدي دانسته که بين طرفين قرارداد يعني بيمه گر و بيمه گزار منعقد می شود و براي هريك تعهداتي به وجودمي آورد. لكن از نظر فن بيمه، بيمه عبارت از اين نيست كه بين بيمه گر و يك بيمه گزار رابطه حقوقي ايجاد كند. اگر درمقابل بيمه گر فقط يك بيمه گزار وجود داشته باشد اصولاً” بيمه اي وجود ندارد و عمل بيمه گر توجيه پذیر نيست. باتوجه به ماهيت عمل بيمه، قرارداد بيمه گر با بيمه گزار زماني كاربيمه گري تلقي مي گردد كه يكي از هزارها قراردادي باشد كه بين بيمه گر و بيمه گزار بسته شده و بعبارت ديگر بيمه گزار در زمره گروه بيمه گزاران قرار گيرد. تعریف فنی بیمه باتوجه به موارد يادشده وازديدگاه فني: بيمه عملي است كه به موجب آن يك طرف(بيمه گر) باقبول مجموعه خطرها و بارعايت قواعد آمار و احتمالات درازاء دريافت وجهي(حق بيمه) از طرف ديگر (بيمه گزار)تعهد مي نمايد درصورت تحقق خطر معيني خسارت وارد به او و ياشخص ديگر را جبران كرده و يا وجه معيني بپردازد و يا خدمتي انجام دهد.
برای دیدن بقیه ی مطلب به ادامه ی مطلب بروید.
:: موضوعات مرتبط: اجتماعی هفتم , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
کمتر کسي است که با جدول تناوبي مندليف در دروس شيمي آشنايي نداشته باشد و حداقل نام اين جدول را شنيده و ديده است. اين جدول به شيميدانان تا کنون کمک هاي شاياياني کرده است، زيرا همه عناصر موجود و کشف شده، وزن و نوع خاصشان توسط دانشمند مشهور روسي، ديميتري ايوانويچ مندليف طبقه بندي شده است. اين دانشمند برجسته توانست با تبحر کافي در شيمي به خواص عناصر مختلف دست يابد و آن ها را به همگان معرفي کند. در اين مقاله به زندگي پر فراز و نشيب اين شيميدان اشاره مي کنيم تا اطلاع کامل در زمينه نحوه زندگي و تلاش هاي مستمر او به دست آوريد.
کودکي يک يتيم ديميتري ايوانويچ در هفت فوريه سال 1834 در شهر تويولسک سيبيري در يک خانواده متوسط و پرجمعيت چشم به جهان گشود. او چهاردهمين فرزند خانواده مندليف به شمار مي رود. پدرش ايوان مدير يکي از مدارس محلي بود و مادرش ماريا در کارگاه شيشه گري که از پدرش به ارث برده بود کار مي کرد تا بتوند کمک خرج شوهرش باشد. پدربزرگ ايوانويچ نير مسئول اولين روزنامه محلي در سيبري بود. ديميتري ايوانويچ زندگي خوب و آرامي داشت تا اين که پدرش را بر اثر يک بيماري قلبي از دست داد و يتيم شد. از آن به بعد اندوه و نااميدي فضاي خانه را پر کرده و ايوانويچ که پنج سال بيشتر نداشت در غم از دست دادن پدر افسرده شد. مادر بيشتر کار کرد تا هزينه خانواده پر جمعيتش را درآورد. او شبانه روز در کارگاه شيشه گري مشغول ساخت انواع ظروف بلوري بود تا بچه هايش در آسايش زندگي کنند و به تحصيل بپردازند. ديميتري ايوانويچ به مدرسه توپولسک رفت و استعداد درخشان خود را در زمينه رياضي و فيزيک به معلمان خود نشان داد. عصر ها بعد از اتمام مدرسه به کارگاه نزد مادرش مي رفت و او را در شيشه گري کمک مي کرد. دايي اش بسارگين راهنما و دوست خوبي براي ديميتري بود. وقتي ديميتري پا به 14 سالگي گذاشت مادرش به او قول داد که وي را به مدرسه سن پترزبورگ براي ادمه تصيل بفرستد اما بخت با آنان يار نبود و کارگاه شيشه گري آتش گرفت و همه سرمايه شان از دست رفت. ![]()
درخشش در دانشگاه
علي رغم مشکلات و فشار روحي بر ديميتري، او از درس غافل نشد و با نمرات عالي دروس دانشگاهي را مي گذراند. ديميتري بر اثر فقر و و اندوه بيمار شد تا حدي که پزشکان تصور کردند او نيز به سل ميتلا شده است. لذا به او توصيه کردند که به يک جاي خوش آب و هوا برود و کمي استراحت کند.ديميتري به جزاير کريمه سفر کرد و کمکم سلامت خود را به دست آورد و بعد به سنت پترزبورگ بازگشت. او زير نظر آ. وسکرسنکا شيميدان بزرگ روسي به آموختن علم شيمي پرداخت و در سال 1855 با دريافت يک مدال طلا فارغ التحصيل و به تدريس در دبيرستان مشغول شد و کتاب شيمي آلي را منتشر کرد که اولين کتاب درسي شيمي آلي روسي بود. او به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. سپس با ارائه کتابي تحت عنوان اتحاد آب و الکل در زمينه شيمي صنعتي درجه دکتري گرفت و استاد شيمي در دانشگاه سن پترزبورگ شد. او چند کتاب با عنوان شيمي معدني و اصول شيمي منتشر کرد که مرد توجه اساتيد شيمي قرار گرفت. در سال 1864 با دختري به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. ثمره اين ازدواج دو فرزند بود يک پسر به نام ولوديا و يک دختر به نام الگا. اما اين ازدواج فرجام خوبي نداشت و به طلاق و جدايي منجر شد.
خلق جدول مندليف در سال 1869 جدول عجيبي را تنظيم کرد که عناصر بر اساس خواص مواد در خانه هاي عمودي و افقي قرار گرفته شده بود. به يان ترتيب اين جدول از سبک ترين عنصر يني هيدروژن آغاز و به سنگين ترين آنها يعني اورانيوم خاتمه پيدا مي کرد. ديمتري عاشق خواهر دوستش پوپوف شد لذا با او ازدواج کرد که ثمره يان ازدواج چهار فرزند بود. ديمتري براي خلق عجيب و غريبش مورد تمسخر اعضاي انجمن و شيميدانان روسيه قرار گرفت، ولي فقط لوتادمير دانشمند بزرگ شيمي بود که او را تشويق به ادامه کارش مي کرد. در سال هاي بعد اسکانديوم و ژورمانيم را کشف کردند که مندليف اين عناصر را هم در جدولش قرار داد.
مهاجرت
ديمتري مردي آزادي خواه و خستگي ناپذير و علاقه مند به مسائل اجتماعي بود لذا مورد انتقاد از سوي دولت تزار قرار گرفت. وقتي حکومت تزار او را سد راه خود ديدند وي را به کشورهاي خارجي فرستادند تا از روسيه دور باشد. مندليف به پاريس رفت و در آزمايشگاه ورتس شيميدان فرانسوي مشغول به کار شد. وپمدتي را هم به همکاري با بونزن شيميدان و فيزيکدان آلماني پرداخت. سپس به آمريکا سفر کرد و از چاه نفتي پنسسيلوانيا بازديد به عمل آورد. مندليف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و براي تحقيق فضايي با بالون به هوا پرواز کرد. :: موضوعات مرتبط: شیمی , , :: برچسبها: دیمیتری مندلیف , مندلیف , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
خودآگاهی «خودآگاهي» توانايي شناخت خود و آگاهي از خصوصيات، نقاط ضعف و قوّت، خواستهها، ترسها و انزجارهاست. براي اكثر ما توصيف ويژگيهاي اخلاقي و رفتاري خود براي ديگران، كار سخت و دشواري است. به عنوان مثال ممكن است پاسخ به اين سوال كه چه كسي هستيم، سخت و دشوار باشد. اكثر ما فقط در مورد ويژگيهاي كلي و عمومي خود از جمله سن، جنس، نام خانوادگي، تحصيلات، وضعيت شغلي و ... خود صحبت ميكنيم و از ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري خود اطلاعات كافي و مناسبي نداريم. به عنوان مثال، نميدانيم كه چه كارهايي را خوب ميتوانيم انجام دهيم؟ چه ويژگيهاي اخلاقي خوب و مثبتي داريم؟ به چه علت مهربان هستيم؟ چه ويژگيهاي منفي اخلاقي داريم. خود آگاهی به ما کمک می کند از نيازهاي خود اطلاع پيدا كنيم و ياد بگيريم كه از مسيرهاي سالم نيازهاي خود را مرتفع سازيم. در زندگي خود اهداف واقعي را دنبال نماييم و از دنبال كردن اهداف غيرواقعي، تخيلي و غیر ممکن پرهیز کنیم. در نهايت خودآگاهي باعث ارزشمندي ما ميشود و به ما كمك ميكند تا دنبال ارزشهاي واقعي به جاي ارزشهاي كاذب باشيم و رضايت كافي از زندگي داشته باشيم. اجزای خود آگاهی: هوش هيجاني كنترل روابط عزت نفس :: موضوعات مرتبط: تفکر و پژوهش هفتم , , :: برچسبها: خود آگاهی , , نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
جدول تناوبی عناصر شیمیایی نمایشی از عناصر شیمیایی است که براساس ساختار الکترونی مرتب شده است، بطوریکه بسیاری از خواص شیمیایی بصورت منظم در طول جدول تغییر نماید. جدول اولیه بدون اطلاع از ساختار داخلی اتمها ساخته شد: اگر عناصر را بر حسب جرم اتمی آنها مرتب نمائیم، و آنگاه نمودار خواص معین دیگر آنها را بر حسب جرم اتمی رسم نمائیم، میتوان نوسان یا تناوب این خواص را بصورت تابعی از جرم اتمی مشاهده نمود. اولین کسی که توانست این نظم را مشاهده نماید، یک شیمیدان آلمانی به نام Johann Wolfgang D?einer بود. او متوجه تعدادی تثلیث از عناصر مشابه شد:
:: موضوعات مرتبط: شیمی , , :: برچسبها: جدول تناوبی , ,
|
|
![]() موضوعات
![]() نویسندگان
![]() آرشیو مطالب
![]() مطالب تصادفی
![]() مطالب پربازدید
![]() تبادل لینک هوشمند
![]() دیگر موارد
|
|